آخرین قصه شهرزاد داستان خودش بود. ولی بعدش دیگر چیزی نبود، شب ها تمام شدند و روز ها شروع شدند. داستان روزهای شهرزاد از آنجایی شروع می شود که مجبور می شود برای قصه های جدیدش به "پدر روایت ها" مراجعه کند. پیر مرد سرخپوستی که در چرونگرو، دهکده ای گمشده در امریکای جنوبی زندگی می کند. "آن طور که می گویند سرخپوست پیر سر چشمه ی جهان گوهر روایت است، همان عصاره ی ابتدایی که تظاهرات مستقل هر کس که نویسنده نامیده می شود از آن می آید."(اگر شبی از شب های زمستان مسافری، ایتالو کالوینو، ص۱۴۲)
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
آخرین قصه شهرزاد داستان خودش بود. ولی بعدش دیگر چیزی نبود، شب ها تمام شدند و روز ها شروع شدند.
داستان روزهای شهرزاد از آنجایی شروع می شود که مجبور می شود برای قصه های جدیدش به "پدر روایت ها" مراجعه کند. پیر مرد سرخپوستی که در چرونگرو، دهکده ای گمشده در امریکای جنوبی زندگی می کند. "آن طور که می گویند سرخپوست پیر سر چشمه ی جهان گوهر روایت است، همان عصاره ی ابتدایی که تظاهرات مستقل هر کس که نویسنده نامیده می شود از آن می آید."(اگر شبی از شب های زمستان مسافری، ایتالو کالوینو، ص۱۴۲)